بیش از 45 سال از تولد راننده تاکسی می‌گذرد

بیش از 45 سال از تولد راننده تاکسی می‌گذرد

اگر هنوز فیلم Taxi Driver ساخته مارتین اسکورسیزی را تماشا نکرده‌اید همین الان این کار را انجام دهید که تماشا نکردن آن بدون شک یکی از گناهان نابخشودنی برای اهالی سینما تلقی می‌شود. کسانی که این فیلم را دیده‌اند به‌خوبی می‌دانند که تماشای دوباره و دوباره آن چقدر لذت‌بخش است و به‌هیچ‌وجه خسته‌کننده نخواهد بود. داستان یک راننده تاکسی در شهر نیویورک به نام تراویس بیکل با ایفای نقش ماندگار و فوق‌العاده رابرت دنیرو به‌قدری زیبا و چشم‌نواز است که از تماشای آن سیر نمی‌شوید. داستانی که تمام المان‌های لازم برای یک فیلم جذاب و هیجان‌انگیز را در خود دارد و حتما می‌دانید که منبع الهام بسیاری از فیلم‌های مدرن و جدید به‌شمار می‌رود.

فیلم راننده تاکسی که چندی پیش تولد ۴۵ سالگی خود را جشن گرفت در سال ۱۹۷۶ به تهیه‌کنندگی جولیا فیلیپس به‌همراه مایکل فیلیپس با بودجه‌ای بسیار کم و معادل ۱.۸ میلیون دلار ساخته و در تاریخ ۸ فوریه آن سال یعنی ۱۹ بهمن ۱۳۵۲ روی پرده سینماها رفت. نوشتن فیلم‌نامه این فیلم برعهده پل شریدر بود که در ادامه مقاله به آن خواهیم پرداخت. راننده تاکسی پس از رسیدن به فروش ۲۹ میلیون دلاری سود بسیار خوبی را برای سازندگان آن به‌همراه داشت و باعث شد تا مارتین اسکورسیزی که قبل از این فیلم خیلی معروف نبود به یکی از کارگردان‌های صاحب سبک سینما تبدیل شود. ما در این مقاله تصمیم گرفتیم تا نگاهی کنیم به نکات و حقایق جالب این فیلم‌؛ حقایقی که شاید از آن‌ها اطلاعی نداشته باشید.

مارتین اسکورسیزی همیشه از علاقه بسیار زیاد خود برای کارگردانی این فیلم صحبت کرده و گفته که قبل از شروع ساخت این فیلم تلاش زیادی انجام داده تا این سمت را به‌دست آورد. در آن زمان اسکورسیزی خیلی کارگردان معروف و موفقی به‌شمار نمی‌رفت و برای قانع کردن سازندگان فیلم کار سختی در پیش داشت تا کارگردانی این فیلم را به خودش اختصاص دهد. تهیه‌کنندگان فیلم راننده تاکسی در آن زمان قصد داشتند کارگردانی این فیلم را به برایان دی‌پالما دهند؛ کارگردانی که آثاری بسیار برجسته مانند فیلم Carrie و فیلم Scarface را در پرونده کاری خود داشت.

نکته قابل‌توجه جایی است که برایان دی‌پالما پیشنهاد تهیه‌کنندگان فیلم تاکسی درایور را پذیرفت و تا آستانه امضای قرارداد همکاری هم پیش رفت ولی مارتین اسکورسیزی با تلاش‌های بی‌وقفه خود درنهایت توانست نظر تهیه‌کنندگان را به‌ خودش جلب کند و کارگردانی این فیلم را برعهده بگیرد. دلیل اصلی این تصمیم کارگردانی فیلم Mean Streets توسط اسکورسیزی به‌شمار می‌رفت که تهیه‌کنندگان آن فیلم دقیقا همان تهیه‌کنندگان Taxi Driver بودند. بااین‌حال سازندگان راننده تاکسی برای دادن وظیفه کارگردانی این فیلم به اسکورسیزی یک شرط داشتند و آن شرط این بود که اسکورسیزی باید رابرت دنیرو را که در فیلم Mean Streets نیز حضور داشت، برای ایفای نقش در نقش شخصیت تراویس مجاب می‌کرد؛ کاری که اسکورسیزی درنهایت انجام داد و دنیرو به‌عنوان بازیگر نقش اول فیلم در Taxi Driver نقش‌آفرینی کرد.

همان‌طور که در مقدمه مقاله اشاره کردیم فیلم Taxi Driver با بودجه‌ای بسیار کم و نزدیک به ۱.۸ میلیون دلار تولید شد؛ بودجه‌ای که با تماشا کردن این فیلم باورش کمی سخت می‌شود. رابرت دنیرو در آن زمان برای ایفای نقش در فیلم The Godfather: Part II سر زبان‌ها افتاده بود و به چهره‌ای مهم در سینما تبدیل شده بود. او دقیقا در همان زمان پیشنهادی ۵۰۰ هزار دلاری برای ایفای نقش در یک فیلم دیگر را جلوی خود می‌دید، البته دنیرو هیچوقت اشاره‌ای به نام آن فیلم نکرده است. رابرت دنیرو آن پیشنهاد را رد کرد و تنها با ۳۵ هزار دلار در فیلم راننده تاکسی به‌ایفای نقش پرداخت. او درباره این تصمیم توضیح داده که شخصیت تراویس بیکل به‌طرز عجیبی به دلش نشسته بود و همچنین علاقه زیادی به همکاری دوباره با مارتین اسکورسیزی داشت.

علاوه‌بر رابرت دنیرو، پل شریدر برای نوشتن فیلم‌نامه این فیلم تنها مبلغ ۳۰ هزار دلار دریافت کرد درحالیکه برای نوشتن فیلم‌نامه The Yakuza مبلغی حدود ۲۹۰ هزار دلار دریافت کرده بود. باقی بازیگران اصلی و خود شخص اسکورسیزی هم با دستمزد‌هایی بسیار پایین‌تر از حد نرمال در این فیلم حضور پیدا کردند. سیبل شفرد بازیگر نقش بتسی حدود ۳۰ هزار دلار و اسکورسیزی مبلغی حدود ۶۵ هزار دلار به‌عنوان دستمزد دریافت کردند.

به مهم‌ترین شخصیت این فیلم یعنی شخصیت تراویس بیکل با ایفای نقش هنرمندانه رابرت دنیرو رسیدیم. همان‌طور که از عنوان فیلم مشخص است فیلم درباره یک راننده تاکسی جریان دارد و رابرت دنیرو همان راننده تاکسی داستان ما به‌شمار می‌رود. دنیرو برای اینکه این نقش را به طبیعی‌ترین شکل ممکن ایفا کند تلاش‌های بسیار جالبی کرد. او به مدت یک ماه هر روز ۱۵ ساعت با یک تاکسی در شهر نیویورک با چهره‌ای گریم شده و ناشناس کار می‌کرد تا خصوصیات یک راننده تاکسی واقعی را به‌خوبی به‌دست آورد. او در این زمان حتی با سایر رانندگان تاکسی ارتباط داشت و با آن‌ها به مکان‌های مختلفی می‌رفت.

نکته بسیار جالب درباره این بازه زمانی این است که دنیرو یک بار با یکی دیگر از رانندگان تاکسی جروبحث کرد و حتی نزدیک بود این جروبحث به یک درگیری فیزیکی تبدیل شود. رابرت دنیرو در تمام این یک ماه به‌عنوان یک راننده تاکسی زندگی کرد تا تعهد بسیار بالای خود را به این نقش نشان دهد؛ تعهدی که بسیار تحسین‌برانگیز است و یکی از دلایل اصلی ماندگاری این نقش به‌شمار می‌رود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *