بخش تحلیل فیلم ما به زودی با مقالههای تحلیلی و هیجانانگیز شروع به کار میکند. در این بخش میتوانید نگاهی عمیق به جنبههای مختلف فیلمها بیندازید، از داستانپردازی گرفته تا کارگردانی و بازیها. اگر دنبال تحلیلهای متفاوت و دقیق هستید، منتظر ما باشید!
SPENCER
پابلو لارین در آخرین ساخته خود یعنی فیلم اسپنسر، ما را به یاد یکی دیگر از فیلمهای شاخص کارنامه خود یعنی Jackie میاندازد. اگر رنج و تقلای درونی ناتالی پورتمن در نقش همسر جان اف کندی و روایت متمرکز لارین را بر تنها کاراکتر محوری فیلماش به یاد بیاوریم، اسپنسر را هم دنباله همان تمهیدات میبینیم. شیوهای متفاوت در پرداخت ژانر بیوگرافی که از ارائه اطلاعات از پیش دانسته مخاطب و تمرکز بر مقطعی طولانی (از کودکی تا بزرگسالی) زندگی شخصیت مورد نظر دوری کرده و بهجای آن با نفوذ به درونیات شخصیت و نمایش و القای احساسات واقعی او...
PASSING
فیلم عبور که از دهم نوامبر از پلتفرم نتفلیکس اکران آنلاین شده است، بر اساس کتابی نوشتهی نلا لارسن (منتشرشده در ۱۹۲۹)، از آن فیلمهای نادر دربارهی نژاد است که با رویکردی ظریف به آشفتگی موضوع خود میپردازد. داستان دربارهی تأثیرات زندگی در جامعهای نژادپرست است، اما فیلم حتی یک بار خشونت فیزیکی را از سوی شخصیتهای سفیدپوستش به نمایش نمیگذارد. در عوض، تنش را از عذاب روانی دو نفر که رویکردهای کاملا متفاوتی نسبت به هویت خود در پیش گرفتهاند و هر یک برای بقا مشخصههای خود را سرکوب میکند، بیرون میکشد. فیلم نه با طراحی صحنهی پرزرق و...
BROOKLYN
فیلم بروکلین به کارگردانی جان کرولی اهل ایرلند بر اساس داستانی به همین نام نوشته کولم توبین، نویسنده و روزنامهنگار ایرلندی است. شخصیت اول فیلم، سرشه رونان، امریکایی ایرلندیالاصل است. بر نام و ملیت تاکید میکنم برای اینکه بدانیم فیلم بروکلین ایرلندی است و بروکلین (زندگی در امریکا) را از زاویه دید ایرلندیها روایت میکند. همان ابتدا که آیلیس به امریکا میرسد و مهر ورود به پاسپورتش میخورد و اجازه دارد از در آبی خارج شود، او را در میانه کادر در حجمی از نور میبینیم که در تاریکی فضای بسته کمرگ خیلی خوب خود را به رخ میکشد و نوید...
LIVING
فیلم زندگی، با فیلمنامهای از کازوئو ایشیگورو، رماننویس برجستهی برندهی جایزهی نوبل، به جز بازی ظریف بیل نایی، برای مخاطب آشنا به فیلم زیستن، شاهکار جاودان آکیرا کوروساوا، آوردهی زیادی ندارد.کازوئو ایشیگورو دربارهی مشهورترین رماناش یعنی بازماندهی روز (The Remains of the Day) به شوخی گفتهبود که اگر این اثر قالب کتابی از دستهی «چگونه...» را داشت (کتابهایی که با محوریت آموزش یا توضیح مفهوم یا مهارتی خاص بهنگارشدرمیآیند)، ناماش میشد: «چگونه زندگی خود را هدر دهید»! بازماندهی روز مثل بسیاری از آثار ایشیگورو، با محوریت خاطرات، نگاه به گذشته و تامل بر مسیرِ رفته روایتاش را شکل میداد. داستان...